دومین مسجدی که درین شهر سازه شد، مسجدی منسوب به طایفهی اعراب اشعری میباشد که در طول حجّاجبنیوسف بدین شهر آمده و در آنجا سکونت گزیدهاند. در منابع تاریخی آمده میباشد: زیرا حَجّاج بن یوسف بر کوفه مسلط شوید، طایفهی اعراب اشعری که از اولاد «اسعدابن صاحب و مالک اشعری» بودند، با دو بدن از بزرگانشان، عبدالله و احوص، بدین حوزه آمدند و در آنجا خانه کردند. عبدالله که بسیار خداپرست و عبادت کننده بود، راغب آن بود که به قزوین رود؛ چون نمیخواست که در سراهای مجوس نماز بخواند. پس برادرش احوص به وی اعلامکرد: اینجا رده کن تا اینجانب مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد از برای تو مجسدی سازه نهم. احوص برای برادرش عبدالله مسجد عتیق در «دزپل» را سازه بنیان که قبل از آن آتشکده بود. آن را حاد کرد و بر جایش آن مسجد سازه بنیان و گرد آن رواقها بگردانید. (87)
2. جامع سیستان:
سیستان که در منابع جغرافیایی قدیم آن را سجستان نیز نامیدهاند، از شهرهای جنوبی جمهوری اسلامی ایران میباشد. این شهر در سال 30 ق. در زمانه عثمان، بوسیلهی «ربیع بن زیاد» باز شد. (88) همان طور که تا قبل از این اشاره شد، جامع سیستان از به عبارتی روزهای در آغاز تأسیس، در امر فعالیتهای علمی گزینه به کارگیری قرار گرفت و با درس دادن بعضا از محققان تابعین، مانند حسن بصری، از رونق و اعتبار علمی خاصی بهره مند شد. فعالیت درس دادن و فعالیتهای آموزشی درین جامع، تا زمانهای آنگاه همچنان ادامه یافت و این مسجد تحت عنوان یکیاز مرکز ها اساسی علم ها و معارف اسلامی در سدههای اول هجری درآمد. ابن حوقل که در آخرها قرن سوم هجری از این شهر دیدن کرده، می گوید: «در سراسر آدرس مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد خراسان و ماوراءالنهر و سیستان و جبال، مسجدی آبادتر و پابرجاتر از مسجد هرات و بلخ و سیستان و جبال نیست؛ چه درین مسجد، فقیهان و صاحبان قرآن به ترسیم شام و مرزها بسیارند.
یعنی «خدا وقتی پیامبرش را برانگیخت که مردم عالم در وادی حیرت، گم راه و بین امواج فتنهها سرگردان بودند؛ امیال و آرزوهای نفسانی، عقل و درنگی آن ها را ربوده بود؛ غرور و خودپسندی آنها را از مسیر رشد و هدایت منحرف و متزلزل میداشت؛ از ناآگاهی ناآگاهی، خوار و در شغل نااستوار خویش سرگردان و به بلای نادانی گرفتار بودند.»
مردم عرب به حدی در بیسوادی و دوری از علم و معرفت به سر میبردند که قرآن مهربان از آنها به عنوان «امییّن»؛ یعنی بیسوادان یاد کرده است. (3) به سند تاریخ، هنگام ظهور اسلام دراین دور و بر، جز هفده نفر بین او خواندن و نوشتن نمیدانستند. (4) در چنین اطراف تیرهای بود که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دعوت خویش را با علم آموزی آغاز کرد و در نخستین آیاتی که از جانب خداوند بر آن حضرت نازل شد، کلام از قرائت و نوشتن، تربیت، یاددادن و قلم به در بین آمد و وظیفهی آموزش و تربیت، سر لوحهی نرم افزار رسالت آن بزرگوار قرار گرفت. به اینسان، اسلام فراگیری دانش را پیش از هر کاری قرار داد و نشر علم و دانش را از مهم ترین اهداف خود دانست. آیه ها قرآن که پیوسته نازل می شد و نیز افاضات آموزندهی رسول خداوند (صلی الله علیه و آله و سلم)، مسلمانها را با سخنها متفاوت، به اندیشیدن و بهره یافت کردن از خرد خویش برای استخراج دوراندیشی و کوشش و سعی بر مسیر دانشاندوزی فرا می خواند و بدان ترغیب و تشویق میکرد. فرستاده اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خود به عنوان نخستین مدرس آیین اسلام و به عنوان اسوه و الگو، عمل یاد دادن و تربیت نومسلمانان را بر عهده گرفت و به صراحت، خویش را معلم نامید: «اِنَّما بُعِثتُ معِلّما»؛ (5) تجلیل رزرو مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد از مدرس را به منزلهی تجلیل از خداوند اعلامکرد: «بَجّلو المشایخ فاِنّ من اِجلالِالله تبجیل المشایخ» (6) و دانشاندوزی را برای هر مسلمان، وظیفهای فقاهتی قرار داد: «طلب العلم فریضه علی کلّ مسلمٍ و مسلمه.» (7)
با پیدایش چنین موردای، علم و دانش و تحصیل دور اندیشی در میان پیروان این آیین الهی ترویج یافت و در پرتو این طریقه وایدئولوژی، مساجد به عنوان نخستین کانونهای دانش آیتم استفاده قرار گرفتند و قرآن به صورت اول کتاب و متن آموزشی مسلمانها درآمد.
اول پایگاههای آموزشی
فرستاده اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مسجد بزرگ مدینه را که آغاز هجرت به عنوان اولیه اقدام اصلی خود در این شهر به خواسته جایگاه عبادت و اجتماع مسلمین و نیز راس تفحص به امور دولت وحکومت بنیان گذارده بود، پایگاه اصلی علوم و معارف اسلامی قرار اعطا کرد و خود، رسالت تعلیم و تربیت مسلمانان را در مسجد به عهده گرفت. از آن پس، آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره پس از ادای نماز و نیز در فرصتهای دیگر، در پرتو انوار تابناک قرآن مجید، با رهنمودهای آموزندهی خویش، جان و دل و درنگی نو مسلمانها عرب شماره تلفن مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد را از زنگارهای فساد و تیرگیهای جهل و ناآگاهی میزدود و به منزلت تجلّی عرفان و انوار درخشان الهی مبدّل میکرد. به اینسان، مسجد مدینه به عنوان یک مرکز آموزشی و فرهنگی و پایگاهی برای نبرد با جهل و بیسوادی و نیز مکانی برای رواجی فرهنگ و وقار و دیگر معارف اسلامی آیتم به کار گیری قرار گرفت. شهید ثانی از صفوان بن عسال نقل میکند که گفته می باشد: «من در مسجد به محضر پیامبر خداوند (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شدم و عرض کردم: ای نبی خداوند! من برای حصول دانش بدین جا آمدهام و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بر من آفرین اظهار کرد.»
دومین مسجدی که درین شهر سازه شد، مسجدی منسوب به طایفهی اعراب اشعری میباشد که در طول حجّاجبنیوسف بدین شهر آمده و در آنجا سکونت گزیدهاند. در منابع تاریخی آمده میباشد: زیرا حَجّاج بن یوسف بر کوفه مسلط شوید، طایفهی اعراب اشعری که از اولاد «اسعدابن صاحب و مالک اشعری» بودند، با دو بدن از بزرگانشان، عبدالله و احوص، بدین حوزه آمدند و در آنجا خانه کردند. عبدالله که بسیار خداپرست و عبادت کننده بود، راغب آن بود که به قزوین رود؛ چون نمیخواست که در سراهای مجوس نماز بخواند. پس برادرش احوص به وی اعلامکرد: اینجا رده کن تا اینجانب مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد از برای تو مجسدی سازه نهم. احوص برای برادرش عبدالله مسجد عتیق در «دزپل» را سازه بنیان که قبل از آن آتشکده بود. آن را حاد کرد و بر جایش آن مسجد سازه بنیان و گرد آن رواقها بگردانید. (87)
2. جامع سیستان:
سیستان که در منابع جغرافیایی قدیم آن را سجستان نیز نامیدهاند، از شهرهای جنوبی جمهوری اسلامی ایران میباشد. این شهر در سال 30 ق. در زمانه عثمان، بوسیلهی «ربیع بن زیاد» باز شد. (88) همان طور که تا قبل از این اشاره شد، جامع سیستان از به عبارتی روزهای در آغاز تأسیس، در امر فعالیتهای علمی گزینه به کارگیری قرار گرفت و با درس دادن بعضا از محققان تابعین، مانند حسن بصری، از رونق و اعتبار علمی خاصی بهره مند شد. فعالیت درس دادن و فعالیتهای آموزشی درین جامع، تا زمانهای آنگاه همچنان ادامه یافت و این مسجد تحت عنوان یکیاز مرکز ها اساسی علم ها و معارف اسلامی در سدههای اول هجری درآمد. ابن حوقل که در آخرها قرن سوم هجری از این شهر دیدن کرده، می گوید: «در سراسر آدرس مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد خراسان و ماوراءالنهر و سیستان و جبال، مسجدی آبادتر و پابرجاتر از مسجد هرات و بلخ و سیستان و جبال نیست؛ چه درین مسجد، فقیهان و صاحبان قرآن به ترسیم شام و مرزها بسیارند.
یعنی «خدا وقتی پیامبرش را برانگیخت که مردم عالم در وادی حیرت، گم راه و بین امواج فتنهها سرگردان بودند؛ امیال و آرزوهای نفسانی، عقل و درنگی آن ها را ربوده بود؛ غرور و خودپسندی آنها را از مسیر رشد و هدایت منحرف و متزلزل میداشت؛ از ناآگاهی ناآگاهی، خوار و در شغل نااستوار خویش سرگردان و به بلای نادانی گرفتار بودند.»
مردم عرب به حدی در بیسوادی و دوری از علم و معرفت به سر میبردند که قرآن مهربان از آنها به عنوان «امییّن»؛ یعنی بیسوادان یاد کرده است. (3) به سند تاریخ، هنگام ظهور اسلام دراین دور و بر، جز هفده نفر بین او خواندن و نوشتن نمیدانستند. (4) در چنین اطراف تیرهای بود که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دعوت خویش را با علم آموزی آغاز کرد و در نخستین آیاتی که از جانب خداوند بر آن حضرت نازل شد، کلام از قرائت و نوشتن، تربیت، یاددادن و قلم به در بین آمد و وظیفهی آموزش و تربیت، سر لوحهی نرم افزار رسالت آن بزرگوار قرار گرفت. به اینسان، اسلام فراگیری دانش را پیش از هر کاری قرار داد و نشر علم و دانش را از مهم ترین اهداف خود دانست. آیه ها قرآن که پیوسته نازل می شد و نیز افاضات آموزندهی رسول خداوند (صلی الله علیه و آله و سلم)، مسلمانها را با سخنها متفاوت، به اندیشیدن و بهره یافت کردن از خرد خویش برای استخراج دوراندیشی و کوشش و سعی بر مسیر دانشاندوزی فرا می خواند و بدان ترغیب و تشویق میکرد. فرستاده اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خود به عنوان نخستین مدرس آیین اسلام و به عنوان اسوه و الگو، عمل یاد دادن و تربیت نومسلمانان را بر عهده گرفت و به صراحت، خویش را معلم نامید: «اِنَّما بُعِثتُ معِلّما»؛ (5) تجلیل رزرو مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد از مدرس را به منزلهی تجلیل از خداوند اعلامکرد: «بَجّلو المشایخ فاِنّ من اِجلالِالله تبجیل المشایخ» (6) و دانشاندوزی را برای هر مسلمان، وظیفهای فقاهتی قرار داد: «طلب العلم فریضه علی کلّ مسلمٍ و مسلمه.» (7)
با پیدایش چنین موردای، علم و دانش و تحصیل دور اندیشی در میان پیروان این آیین الهی ترویج یافت و در پرتو این طریقه وایدئولوژی، مساجد به عنوان نخستین کانونهای دانش آیتم استفاده قرار گرفتند و قرآن به صورت اول کتاب و متن آموزشی مسلمانها درآمد.
اول پایگاههای آموزشی
فرستاده اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مسجد بزرگ مدینه را که آغاز هجرت به عنوان اولیه اقدام اصلی خود در این شهر به خواسته جایگاه عبادت و اجتماع مسلمین و نیز راس تفحص به امور دولت وحکومت بنیان گذارده بود، پایگاه اصلی علوم و معارف اسلامی قرار اعطا کرد و خود، رسالت تعلیم و تربیت مسلمانان را در مسجد به عهده گرفت. از آن پس، آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره پس از ادای نماز و نیز در فرصتهای دیگر، در پرتو انوار تابناک قرآن مجید، با رهنمودهای آموزندهی خویش، جان و دل و درنگی نو مسلمانها عرب شماره تلفن مسجد غدیر باباعلی ارشاد مشهد را از زنگارهای فساد و تیرگیهای جهل و ناآگاهی میزدود و به منزلت تجلّی عرفان و انوار درخشان الهی مبدّل میکرد. به اینسان، مسجد مدینه به عنوان یک مرکز آموزشی و فرهنگی و پایگاهی برای نبرد با جهل و بیسوادی و نیز مکانی برای رواجی فرهنگ و وقار و دیگر معارف اسلامی آیتم به کار گیری قرار گرفت. شهید ثانی از صفوان بن عسال نقل میکند که گفته می باشد: «من در مسجد به محضر پیامبر خداوند (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شدم و عرض کردم: ای نبی خداوند! من برای حصول دانش بدین جا آمدهام و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بر من آفرین اظهار کرد.»